از ظهر آتش توپخانه دشمن بالا گرفته بود و انگار از آسمان جهنم می بارید.
برخاست و دوان دوان رفت تا گالن را از تانکر آب پر کند و ببرد توی سنگر تا بچه ها افطار کنند. به مقابل تانکر که رسید دوباره سوت خمپاره و انفجار و دراز کشیدن روی زمین.
هر طور بود گالن را پر کرد و دوید به سمت سنگر. سنگری که دیگر نبود. روی سر رزمنده های تشنه و روزه دار خراب شده بود. يک عالم غصه آوار شد روي سرش.
*به ياد شهداي عمليت رمضان/تيرماه1361
کتابخانه عمومی ولایت اسلام آباد غرب...برچسب : نویسنده : velayatlibraryo بازدید : 18